آیا می دانید که سیب چگونه درخت می شود؟

بیایید ببینیم!!

یک سیب نازنین بر روی درخت زندگی می کرد و درحال گفتن داستان درخت به بچه ها میگفت که آن ها را به دنیا آورده بود.

اون نفر گفت:باشه بچه ها.رئزی روزگاری یک دانه روی زمین بود،آن دانه خیلی نگران بود چون او یک دانه کوچک بود.

بعدش یک سیبی درحال راه رفتن بود که اون دانه را دید که دارد گریه می کند.

سیب به دانه(همان درخت) گفت:می توانم کمکت کنم؟

دانه گفت:نه

سیب خیلی شوکه شده بود چون دانه بر روی سرش جوانه زده بود،او به دانه گفت:دانه!!!!

دانه گفت:چیه؟

سیب به او گفت:تو یک جوانه برروی سرت داری!!

دانه گفت:خب که چی؟من آن را می دانستم.

سیب گفت:چرا خوش حال نیستی؟

دانه گفت:آخه چرا باید خوشحال باشم؟ این فقط یک جوانه است!

بعد درخت داستان را استاپ کرد و گفت:بعد آن سیب مهربان به من گفت:تو قرار است یک درخت بشوی!

من خیلی شوکه شده بودم!

بعد من آنجا برای سال ها ماندم.

باران و خورشید به من کمک کردند تا رشد کنم.

بعد خاک داستان را استاپ کرد و گفت:پس من چی؟

درخت گفت:بله حتما!خاک به من خیلی کمک کرده بود تا من رشد کنم!

و این هم از جواب،ما به،دانه ی سیب،خورشید،باران (آب) و البته خاک نیاز داریم برای بدست آوردن درخت سیب و اگر درخت سیب باشد،ما سیب هم داریم.

do you know how does the apple turnes into a tree?

lets see

there was a cute apple on the tree and was telling the kids about the tree that borned them.

she said:ok kids.once apon a time there was a seed on the ground,she was crying because she was a small seed.

the seed was very sad when an apple was walking on the ground.

the apple saw her and said to her:can I help you?

the seed said:no

apple was shocked cause the seed had a blume on her head.

the apple said:seed!!!!

the seed said:what!

the apple said:you have a blume on yourb head!

the seed said:so what?I know that!

the apple said:why you are not happy?

the seed said:cause this is just a blume!why I have to be happy?

then the tree stopped the story and said:then the kind apple said to me:you will be a tree!!!!

I was shocked a lot!!!

then I just stayed there for a long time.

the rain and the sun helped me to grow.

then the soil stopped the story and said:what about me?

tree said:oh ofcourse! soil helped me so much to grow!

and that is the answer.we need the seed of apple,sun,rain(water) and soil

لبخند

این داستان:داستان سیب ها-this story: story of apples

the ,said ,دانه ,a ,seed ,apple ,the seed ,دانه گفت ,the apple ,apple said ,seed said

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

شرکت متنا naghashi01 سراج آشپزخونه فروش دکوری و مجسمه های دست ساز سیمی مجمع شهید راستگو bitarayanehl به نام خدا سیّدمحمّد سادات‌میر ویندوز